زندگی در خارج از کشور ممکن است تجربهای هیجانانگیز باشد که به هر شخصی دیدگاه های متفاوتی به زندگی می دهد، کنجکاوی در رابطه با دیگر فرهنگ ها را افزایش می دهد و اراده ایی در شما ایجاد می کند که در مناطق ناشناخته جست و جو کنید.با این حال، ممکن است این تجربه باعث ایجاد احساس گمشدن یا احساسی مثل پرت شدن وسط ناکجاآباد شود.
شوک فرهنگی مهاجرت
شوک فرهنگی یک پدیده رایج در پروسه مهاجرت بوده که ممکن است ماهها طول بکشد، اغلب بهطور غیرمنتظرهای بر مسافران و افرادی که دور از خانه زندگی میکنند، تأثیر میگذارد. تعریف شوک فرهنگی چیزی فراتر از آن است شما با یک سری از چالش های اجتماعی ناآشنا باشید و یا اینکه طعم های جدید غذایی را تجربه کنید به نظر میرسد مهاجران حتی پس از آشنایی و راحت شدن در فرهنگهای جدید باز هم تحت تاثیر عوامل دیگری هستند.
شوک فرهنگی بهطور کلی شامل چهار مرحله می شود:
- مرحله شادابی
- ناامیدی
- تطابق
- پذیرش
هر فردی این مراحل را به شکل متفاوتی تجربه میکند و تأثیر و ترتیب هر مرحله بهطور گسترده متفاوت است، اما در این مطلب شما را راهنمایی می کنیم که که چگونه با فرهنگهای جدید سازگاری یافته و آمادگی روحی لازم در مهاجرت برای مقابله با آنها داشته باشید.
1.مرحله شادابی بعد از مهاجرت
اولین مرحله از شوک فرهنگی به طور معمول مثبت است، در این مرحله مسافران عاشق زبان، مردم و غذا در محیط جدید خود میشوند. در این مرحله به نظر میرسد مهاجرت بهترین تصمیمی است که هرگز گرفته اید، ماجرایی هیجانانگیز که باید همیشه در آن بمانید:)
در سفرهای کوتاه، مرحله شادابی مهاجرت ممکن است تمام آن چیزی باشد که شما در مهاجرت احساس می کنید زیرا هنوز زمانی زیادی نگذشته است که اثرات بعدی شوک فرهنگی مشخص شود. در مهاجرت و یا سفرهای طولانی، مرحله شادابی معمولاً در نهایت از بین میرود.
2.مرحله ناامیدی
ناامیدی ممکن است سخت ترین مرحله از مراحل روانی مهاجرت باشد و احتمالاً برای کسانی که در خارج از کشور زندگی میکنند یا کسانی که بطور مکرر سفر میکنند، آشنا باشد. در این مرحله، خستگی از عدم درک مسائل اجتماعی، نشانهها و زبان شروع میشود و اشتباهات ارتباطی ممکن است به طور مکرر رخ دهد. چیزهای کوچک مانند از دست دادن اتوبوس یا عدم توانایی در سفارش غذا در یک رستوران ممکن است ناامیدی را به وجود آورد.ناامیدی میآید و میرود و این واکنش کاملا طبیعی برای افرادی است که قراره مدت زمان طولانی را در کشور جدید بگذارنند
چند مثال بخوانید که چطوری اتفاقات کوچک و یا چیزهایی که شاید در کشور خودتان به آن حتی فکر هم نمی کردید شما را بیش از اندازه در کشوری که مهاجرت کرده اید ناامید می کند.
یک تجربه واقعی از زبان مینا
“بعد از اینکه متوجه شدم که چقدر فواصل در آمریکا گسترده است شهرها با مایل ها فاصله پراکندگی عجیبی دارند. همچنین متوجه شدم که حملونقل عمومی خوب تنها در بزرگترین شهرهای آمریکا وجود دارد. در محلی که قبلا زندگی می کردم، فروشگاه ها و بازارهای محلی خیلی زیادی وجود داره بنابراین شما نیازی به خرید مواد غذایی یا اجناس خانگی به صورت عمده ندارید. این مورد کمی برایم عجیب بود و در دوران تحصیل در دانشگاه، این خیلی برای من مشکل بزرگی بود”
یک تجربه واقعی از زبان امیر
چند هفته پس از اقامت شش ماهه در یک شهر بسیار دورافتاده در ساحل اقیانوس آرام کاستاریکا، بسیار بیمار شدم و برای یک هفته تو رخت خواب بودم. تجربه خیلی بدی بود و برای چند روز به هر چی که بگی فکر می کردم مثلا: اصلا اینجا چی کار می کنم؟ چطوری برگردم خونه. البته، در نهایت که حالم خوب شد، یک مسافت یک کیلومتری رو تا ساحل پیاده روی کردم و فکرهایی که درباره آرزو داشتن به خانه داشتم، خیلی فوری ناپدید شد.
یک تجربه واقعی از زبان سارا
“در ابتدا، یکی از چیزهایی که خیلی منو ناراضی می کرد، مشکل رفت و آمد در آمریکا بود. در شهری که بزرگ شدهام، سیستم حمل و نقل عمومی خوب بود، میتوانستم به هرجایی که میخواستم بروم اما در آمریکا، بدون داشتن ماشین، بسیار محدود میشوید و نمیتوانید بسیاری از کارها را انجام دهید. این مسئله باعث شد که کاملاً از وابستگی به دیگران برای انجام کارهام ناراحت باشم. احساس می کردم استقلال ندارم و فکر میکنم که این یکی از دلایل اصلی دلتنگی برای خانه بود (علاوه بر دلایل آشکار مانند خانواده، دوستان و غیره)”
تلاطمات افسردگی یا دلتنگی برای خانه و احساسات بیقراری برای رفتن به خانه که موارد رایجی در مرحله ناامیدی هستند.
3. مرحله تطابق بعد از مهاجرت
به مرور زمان، ناامیدیها فروکش میکنند و مهاجران شروع به احساس آشنایی و راحتی بیشتری با فرهنگها، مردم، غذاها و زبانهای محیط جدید میکنند. یافتن مسیر آسانتر میشود، دایره دوستان و ارتباطات اجتماعی شکل می گیرند و جزئیات زبانهای محلی ممکن است در مرحله تطابق قابل تشخیصتر شوند.
یک تجربه واقعی از زبان مهسا
“زمانی که شش ماه در ترکیه بودم و محیط تحصیلیم پایدارتر شد، سازگاری با محیط جدیدم به دلیل دسترسی به منابعی که در اختیارم بود،خیلی بهتر شد. با این حال، متوجه شدم که بهترین روش برای درک محیط جدیدم پرسیدن سوال از دیگرانه و اینکه یادگیری احترام به فرهنگ آن ها. وقتی که علاقهمندی به رسوم آنها را نشان میدادم، مردم محلی ترکیه توجه بیشتری بهم داشتند به خصوص زمانی که متوجه میشدند من با موقعیت جدیدم احساس خوبی ندارم. همچنین، از هم خونه های ترکی خودم پرسیدم که چه کارهایی ممکن است انجام دهم، کجا بروم و کجا نروم و از کجا خرید کنم بهتره، این رویکرد به من کمک کرد تا به سرعت با محیط جدیدم سازگار شوم.”
4. مرحله پذیرش
هفتهها، ماهها یا سالها پس از برخورد با مراحل احساساتی مشخص شده در بالا مرحله نهایی شوک فرهنگی، پذیرش است. پذیرش به معنای این نیست که فرهنگها یا محیطهای جدید را به طور کامل درک کنید، بلکه نشان دهنده رسیدن به این است که متوجه شوید برای عملکرد بهتر و رشد در محیط جدید درک کامل فرهنگ ها ضروری نیست که این چیزی است که مشاوره روانشناسی مهاجرت می تواند به تو بدهد. در حالت پذیرش، مهاجران در مرحله آشنایی بیشتر هستند و این توانایی را دارند که با لینک سازی بهتر با افراد اجتماع احساس بهتری از مهاجرت خود داشته با.شما باید درک کنید که مقایسه کردن به شما این امکان رو نمیده که خوشحال باشید.
یک تجربه واقعی از زبان فرناندا آرائوجو
“وقتی از کالیفرنیا به کارولینای شمالی رفتم، به این نتیجه رسیدم که هیچ فرهنگ بهتری وجود نداره — هیچ چیز درست یا غلط نیست، آنها فقط متفاوت هستند و درک همین موضوع به من خیلی آرامش داد.در نهایت فهمیدم که مقایسه مداوم هرگز به من این امکان رو نمیده که واقعاً خوشحال باشم. وقتی که تفاوتها را میدیدم، خودم را در میان زندگی اینجا و آنچه که قبلاً زندگی می کردم مقایسه می کردم و دلسرد می شدم. بنابراین شروع کردم که تفاوتها را به عنوان آنچه هستند – فقط تفاوتها – بدون تلاش برای ارزیابی آنها یا استفاده از آنها برای تشخیص برتری یک مکان بر دیگری، ببینم. به مرور زمان، با زندگیام در آمریکا خیلی بیشتر آشنا شدم و شروع به درک کردم که این تفاوتها، همان چیزی است که زندگی در خارج از کشور را تشکیل میدهد.”
غلبه بر حس دلتنگی برای خانه در کشور جدید
برای افرادی که در خارج از کشور زندگی میکنند، حس دلتنگی برای خانه قطعا اتفاق میافتد. اما شما می توانید با داشتن مشاوره آنلاین روانشناسی این مشکل را کنار بذارید احساسات چند تا از مهاجران و راه حل های آنها برای غلبه بر دلتنگی را بخوانید.
من درک کردم که احساس دلتنگی و افسردگی یک فرآیند طبیعی در مهاجرت است. من در تماس با خانواده و دوستانم هستم، اما برای کم شدن احساس دلتنگی مدام به دنبال دوست های جدید هستم و از هر گونه فرصتی برای تجربه کردن چیزهای جدید و بازدید از مکانهای جدید استفاده می کنم.
من زود فهمیدم که احساس دلتنگی برای فرهنگ کشورم هیچ ایرادی ندارد. من متوجه شدم که صحبت کردن با دوستان و خانواده و دیدن فیلم مورد علاقه و یا خوردن خوراکی های مورد علاقه در خانه، در لحظاتی که احساس دلتنگی میکنم، کمک میکند.
این روزها ارتباط از طریق ایمیل، اسکایپ، و واتساپ با خانواده خیلی راحت شده. بنابراین وضعیت از سالهای پیش کاملاً متفاوت است. زمانی که احساس دلتنگی میکنم، معمولاً یک چت طولانی با خانواده یا دوستان در کشورم انجام میدهم.
شوک فرهنگی ممکن است یکی از دشوارترین بخشهای مهاجرت باشد. ارتباط گرفتن با غذا، مردم و محیط جدید جزئی حیاتی از تجربه های مهاجرت است. با شناخت آن برای آنچه است و پیدا کردن راههای مقابله با آن، میتوانید جلوی این اثرات منفی را به کمک یک تراپیست در مجموعه تراپیدو بگیرید و تجربهی فوقالعادهای در خارج از کشور داشته باشید.